و تو
از این غم چه می دانی؟
و از این غم دمادم چه می دانی؟
تو که ندیده ای لحظه مرگم را
که به فکر تو ام چه می دانی؟
تو که نبوده ای لحظه ای جای من
و ندیدی فریاد مرگ من
و نبودی میان آتش ها
و ندیدی هرگز سوختن من
تو نبودی که می مردم
و نبودی پای دل سپردن ها
و تو که نشکستی در دل کوه
و ندیدی مرگ روح!
و ندیدی خشکسالی چشم
و ندیدی هوای زهر آلود
و نبستی دست دل
و ندیدی تو مرگ من
و نخوردی ز دل شلاق
و ننشست خنجر جور
بر دل هزار هزار غمگینت
چه می دانی؟
چه می دانی؟
چه می دانی...
برچسب : داني؟, نویسنده : 131233211 بازدید : 186